کاهش وزن در دوران شیردهی
کاهش وزن در دوره شیردهی
11 می, 2017
مدت شیرخوردن نوزاد در اسلام
مدت شیرخوردن نوزاد در اسلام
18 می, 2017
توصیه های قرآنی درمورد شیر دادن به نوزاد

توصیه های قرآنی درمورد شیر دادن به نوزاد

 توصیه های قرآنی درمورد شیر دادن به نوزاد
در این گفتار معروف‌ترین آیه مربوط به شیردهی مورد بررسی قرار گرفته و هفت دستور اساسی از آن استخراج شده است.
خداوند متعال در آیه ۲۳۳ از سوره مبارکه بقره می‌فرماید:
«وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ یُتِمَّ الرَّضاعَهَ وَ عَلَی الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لا تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وسعها لا تُضَارَّ والِدَهٌ بِولدها وَ لا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَ عَلَی الْوارِثِ مِثْلُ ذلِکَ فَإِنْ أَرادا فِصالاً عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ عَلَیْهِما وَ إِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلادَکُمْ فَلا جُناحَ عَلَیْکُمْ إِذا سَلَّمْتُمْ ما آتَیْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ؛
مادران، فرزندان خود را دو سال تمام، شیر می‌دهند. این برای کسی است که بخواهد دوران شیرخوارگی را تکمیل کند؛ و بر آن کس که فرزند برای او متولد شده (= پدر)، لازم است خوراک و پوشاک مادر را به‌طور شایسته در مدت شیر دادن بپردازد؛ حتی اگر طلاق گرفته باشد هیچ کس موظف به بیش از مقدار توانایی خود نیست. نه مادر (به خاطر اختلاف با پدر) حق ضرر زدن به کودک را دارد، و نه پدر؛ و بر وارث او نیز لازم است این کار را انجام دهد (= هزینه مادر را در دوران شیرخوارگی تأمین نماید) و اگر آن دو، با رضایت یکدیگر و مشورت، بخواهند کودک را (زودتر) از شیر بازگیرند، گناهی بر آن‌ها نیست؛ و اگر (با عدم توانایی، یا عدم موافقت مادر) خواستید دایه‌ای برای فرزندان خود بگیرید، گناهی بر شما نیست؛ به شرط این‌که حق گذشته مادر را به‌طور شایسته بپردازید؛ و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید؛ و بدانید خدا، به آن‌چه انجام می‌دهید، بیناست.»

دستور اول: حق حضانت طفل تا دو سالگی با مادر است
این آیه در ابتدا می‌فرماید: «وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ…؛
مادران فرزندان خود را دو سال تمام شیر می‌دهند.»
«والدات» جمع «والده»، در لغت عرب به معنی مادر است، ولی «ام» معنی وسیع‌تری دارد که گاه به مادر یا مادر مادر، و گاه به ریشه و اساس هر چیزی اطلاق می‌شود.
در این آیه، حق شیر دادن در دو سال شیرخوارگی به مادر داده شده و اوست که می‌تواند در این مدت از فرزند خود نگاه‌داری کند و به اصطلاح حق حضانت در این مدت از آن مادر است، هر چند ولایت اطفال صغیر به عهده پدر گذاشته شده است. اما از آن‌جا که تغذیه جسم و جان نوزاد در این مدت با شیر و عواطف مادر پیوند ناگسستنی دارد این حق به مادر داده شده، علاوه بر این عواطف مادر نیز باید رعایت شود، زیرا او نمی‌تواند آغوش خود را در چنین لحظات حساسی از کودکش خالی ببیند و در برابر وضع نوزادش بی‌تفاوت باشد، بنابراین قرار دادن حق حضانت و نگاه‌داری و شیر دادن برای مادر یک نوع حق دو جانبه است که هم برای رعایت حال فرزند است و هم مادر و تعبیر «أَوْلَادَهُن» (فرزندانشان) اشاره لطیفی به این مطلب است.
گرچه ظاهر این جمله مطلق است و زنان مطلقه و غیرمطلقه را شامل می‌شود، ولی جمله‌های بعد نشان می‌دهد که این آیه به زنان مطلقه نظر دارد هر چند مادران دیگر نیز از چنین حقی برخوردارند، اما در صورت نبودن جدایی و طلاق، عملاً اثر ندارد.

دستور دوم: مدت شیر دادن طفل لازم نیست، همواره دو سال باشد
در ادامه آیه سپس می‌افزاید:
«لِمَنْ أَرَادَ أَن یتِمَّ الرَّضَاعَه؛ این برای کسی است که بخواهد دوران شیرخوارگی را کامل کند.»
یعنی مدت شیر دادن طفل لازم نیست، همواره دو سال باشد، دو سال برای کسی است که می‌خواهد شیر دادن را کامل کند، ولی مادران حق دارند با توجه به وضع نوزاد و رعایت سلامت او این مدت را کم‌تر کنند.
در روایاتی که از طریق اهل بیت صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین به ما رسیده دوران کامل شیرخوارگی دو سال، و کم‌تر از آن، بیست و یک ماه معرفی شده است.
بعید نیست این معنی از ضمیمه کردن آیه فوق با آیه: «حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْرا؛  بارداری او و از شیر گرفتنش، سی ماه است» نیز، استفاده شود، زیرا می‌دانیم معمولاً دوران بارداری نُه ماه است و هر گاه آن را از سی ماه کم کنیم بیست و یک ماه باقی می‌ماند که مدت معمولی شیر دادن خواهد بود، بلکه با توجه به این‌که آن‌چه در سوره احقاف آمده نیز به‌صورت الزامی است، مادران حق دارند با در نظر گرفتن مصلحت و سلامت نوزاد، مدت شیرخوارگی را از بیست و یک ماه نیز کم‌تر کنند.

دستور سوم: پدر باید هزینه‌های مادر را تقبّل کند
هزینه زندگی مادر از نظر غذا و لباس در دوران شیر دادن بر عهده پدر نوزاد است تا مادر با خاطری آسوده بتواند فرزند را شیر دهد لذا در ادامه آیه ۲۳۳ سوره بقره، می‌فرماید: «وَ عَلیَ الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوف؛ و بر آن کسی که فرزند برای او متولد شده (پدر) لازم است، خوراک و پوشاک مادران را به‌طور شایسته بپردازد.»
در این‌جا تعبیر به «المَولُودِ» (کسی که فرزند برای او متولد شده) به جای تعبیر به «اب- والد» (پدر) قابل توجه است، گویی می‌خواهد عواطف پدر را در راه انجام وظیفه مزبور، بسیج کند، یعنی اگر هزینه کودک و مادرش در این موقع بر عهده مرد گذارده شده به خاطر این است که فرزند او و میوه دل او است، نه یک فرد بیگانه.
توصیف به «مَعرُوف» (به‌طور شایسته) نشان می‌دهد که پدران در مورد لباس و غذای مادر، باید آن‌چه شایسته و متعارف و مناسب حال او است را در نظر بگیرند، نه سخت‌گیری کنند و نه اسراف.
و برای توضیح بیشتر می‌فرماید: «لَا تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسعها؛ هیچ کس موظف نیست بیش از مقدار توانایی خود را انجام دهد.»
بنابراین هر پدری به اندازه توانایی خود وظیفه دارد، بعضی این جمله را به منزله علت برای اصل حکم دانسته‌اند، و بعضی به عنوان تفسیر حکم سابق، (و هر دو در نتیجه یکی است).

دستور چهارم: نه پدر و نه مادر، حق ندارند به کودک ضرر بزنند
این آیه به بیان حکم مهم دیگری پرداخته، می‌فرماید:
«لَا تُضَارَّ وَالِدَهُ بِوَلدها وَ لَا مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ؛ نه مادر به خاطر اختلاف با پدر حق دارد به کودک ضرر زند و نه پدر به خاطر اختلاف با مادر.»
یعنی، هیچ یک از این دو حق ندارند سرنوشت کودک را وجه المصالحه اختلافات خویش قرار دهند، و بر جسم و روح نوزاد، ضربه وارد کنند.
مردان نباید حق حضانت و نگاه‌داری مادران را، با گرفتن کودکان در دوران شیرخوارگی از آن‌ها، پایمال کنند، که زیانش به فرزند می‌رسد و مادران نیز نباید از این حق شانه خالی کرده و به بهانه‌های گوناگون از شیر دادن کودک خودداری کرده یا پدر را از دیدار فرزندش محروم سازند.
این احتمال نیز در تفسیر آیه داده شده است که منظور آن است که نه پدر می‌تواند حق زناشویی زن را به خاطر ترس از باردار شدن و در نتیجه زیان دیدن شیرخوار، سلب کند و نه مادر می‌تواند شوهر را از این حق به همین دلیل باز دارد.
ولی تفسیر اول با ظاهر آیه سازگارتر است.
تعبیر به «ولدها» و «ولده» نیز برای تشویق پدران و مادران به رعایت حال کودکان شیرخوار است، به اضافه نشان می‌دهد که نوزاد متعلق به هر دو می‌باشد، نه مطابق رسوم جاهلیت که فرزند را فقط متعلق به پدر می‌دانستند و برای مادر هیچ سهمی قائل نبودند.

دستور پنجم: اگر پدر فوت شده باشد، وارث باید خرج مادر را بدهد
آیه در ادامه به حکم دیگری مربوط به بعد از مرگ پدر می‌پردازد، می‌فرماید:
«وَ عَلیَ الْوَارِثِ مِثْلُ ذَالِک؛ و بر وارث او نیز لازم است این کار را انجام دهد.»
یعنی: وارث باید نیازهای مادر را در دورانی که به کودک شیر می‌دهد تأمین کنند.
در این‌جا بعضی احتمالات دیگر در تفسیر آیه داده شده که ضعیف به نظر می‌رسد.

دستور ششم: از شیرگرفتن کودک با رضایت و مشاوره والدین
در ادامه آیه، سخن از مسأله باز داشتن کودک از شیر به میان آمده و اختیار آن را به پدر و مادر واگذاشته، هر چند در جمله‌های سابق، زمانی برای شیر دادن کودک تعیین شده بود، ولی پدر و مادر با توجه به وضع جسمی و روحی او، و توافق با یکدیگر می‌توانند کودک را در هر موقع مناسب از شیر باز دارند، می‌فرماید:
«فَإِنْ أَرَادَا فِصَالاً عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَ تَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَیهِمَا؛ اگر آن دو با رضایت و مشورت یکدیگر بخواهند کودک را (زودتر از دو سال یا بیست و یک ماه) از شیر باز گیرند گناهی بر آن‌ها نیست.»
در واقع پدر و مادر باید مصالح فرزند را در نظر بگیرند و با هم‌فکری و توافق و به تعبیر قرآن تراضی و تشاور، برای باز گرفتن کودک از شیر، برنامه‌ای تنظیم کنند و در این کار از کشمکش و مشاجره و پرداختن به مصالح خود و پایمال کردن مصالح کودک بپرهیزند.

دستور هفتم: انتخاب دایه به جای مادر
گاه می‌شود که مادر از حق خود در مورد شیر دادن و حضانت و نگاه‌داری فرزند خودداری می‌کند و یا به راستی مانعی برای او پیش می‌آید، در این صورت باید راه چاره‌ای اندیشید و لذا در ادامه آیه می‌فرماید:
«وَ إِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسْتَرْضِعُواْ أَوْلَادَکم فَلَا جُنَاحَ عَلَیکم إِذَا سَلَّمْتُم مَّا ءَاتَیتُم بِالْمَعْرُوف؛ اگر با عدم توانایی یا عدم موافقت مادر خواستید دایه‌ای برای فرزندان خود بگیرید، گناهی بر شما نیست، هر گاه حق گذشته مادر را به طور شایسته بپردازید.»
در تفسیر جمله «إِذَا سَلَّمْتُم مَّا ءَاتَیتُم بِالْمَعْرُوف»، نظرات گوناگونی از سوی مفسران اظهار شده، گروهی تفسیر بالا را پذیرفته‌اند که انتخاب دایه به جای مادر، پس از رضایت طرفین، بی‌مانع است مشروط بر این‌که این امر سبب از بین رفتن حقوق مادر، نسبت به گذشته نشود، بلکه حق او نسبت به مدتی که شیر می‌دهد طبق عادت پرداخته شود.
در حالی که بعضی آن را ناظر به حق دایه دانسته‌اند و گفته‌اند باید حق او طبق عرف عادت پرداخت شود، بعضی نیز گفته‌اند منظور از این جمله توافق پدر و مادر در مساله انتخاب دایه است و بنابراین تأکیدی می‌شود بر جمله قبل، ولی این تفسیر ضعیف به نظر می‌رسد و صحیح‌تر همان تفسیر اول و دوم می‌باشد و مرحوم «طبرسی» تفسیر اول را ترجیح داده است.
و در پایان آیه به همگان هشدار می‌دهد که:
«وَ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ اعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ به ما تَعْمَلُونَ بَصِیر؛ تقوای الهی پیشه کنید و بدانید خدا به آن‌چه انجام می‌دهید بینا است.»
مبادا کشمکش میان مرد و زن، روح انتقام‌جویی را در آن‌ها زنده کند و سرنوشت یکدیگر و یا کودکان مظلوم را به خطر اندازند، همه باید بدانند خدا دقیقاً مراقب اعمال آن‌ها است.
این احکام دقیق و حساب شده و هشدارهای آمیخته به آن به‌خوبی نشان می‌دهد که اسلام تا چه حد برای حقوق کودکان و هم‌چنین مادران اهمیت قائل شده است و رعایت حداکثر عدالت را در این زمینه سفارش می‌کند، آری اسلام بر خلاف آن‌چه در دنیای ستم‌کاران وجود دارد که حقوق ضعیفان همیشه پایمال می‌شود، حداکثر اهمیت را به حفظ حقوق آنان داده است.

avatar