کولیک یا قولنج
حداقل 24 درصد از کودکان را در چند ماه اول تولد بیقرار مینامند. تقریباً نیمی از این کودکان آنقدر ناآرام هستند که آنها را «کولیکى» نام مینهند. تفاوت کلمات کولیکی و بیقرار اصولاً در علل و درجات آنهاست. این دو تیپ کودک صفات مشترک زیادی دارند به طوری که تفکیک آنها نیاز به دقت بیشتری دارد.
اگر کودکی از فشار درد فریاد بزند و گریه کند او را «کولیکى» مینامیم و چنانچه به علت خلق و خوی ناآرام بگرید او را بیقرار نام مینهیم. اگر در تشخیص اینکه فرزند شما کولیکی است یا ناآرام مشکوک هستید، به این نکته توجه کنید: گریههای اطفال کولیکی آنقدر نافذ و خردکننده هستند که در مورد زجر کشیدن او جای هیچگونه شک و شبههای برای پرستار دلسوز او باقی نمیگذارد.
کولیک یک بیماری نیست، بلکه مجموعهای از بیماریهاست که علائم و نشانههای زیادی دارد و کودک را به شدت ناراحت میسازد و در نتیجه تمامی افراد خانواده را دچار تشنج و نگرانی میکند. کودک مبتلا به کولیک مرتباً از درد فریاد میزند و پاهایش را به داخل شکم نفخ کردهاش جمع میکند، ولی در فواصل دردها کاملاً آرام میگیرد.
گریههای کودکان مبتلا به کولیک، ناگهانی و همراه با تشنج است. ولی بچههای ناآرام تمام روز را با گریه و ناراحتی سپری میکنند. حفظ آرامش آنان در تمام روز مشکل است. در حالی که کودکان مبتلا به کولیک تنها به هنگام شروع درد ناآرامی میکنند.
به گفته برخی مادران: «گویا این دو حالت، از کودک دو شخصیت کاملاً متفاوت مىسازد.»
کودکان مبتلا به کولیک ظاهراً کودکانی سالم به نظر میرسند. آنها خوب میخورند و سریعتر از کودکان سالم رشد میکنند. تکامل جسمانی کودک مبتلا به کولیک معمولاً موجب تعجب دیگران میشود. «آه! چه بچه سالمى. تو خیلى خوشبختى.» و مادر با نگرانی پاسخ میدهد: «باید چند لحظه پیش او را مىدیدى.»
صدای ناله علامت شروع درد و ناراحتی و گریه کودک مبتلا به کولیک است. زمانی که به صورت و بدن کودک نگاه کنید، متوجه خواهید شد که با شروع درد به نظر میرسد تمام بدن کودک از درد مینالد. باز و جمع کردن دست و پا، مشتهای گره کرده، صورت درهم کشیده، دهانی که از درد کاملاً باز شده، چین پیشانی، خشم و ناراحتی، همه از مشخصات شروع کولیک هستند. کودک بازوهایش را نزدیک قفسه سینه محکم روی هم قرار میدهد و میفشارد. زانوهایش خم میشوند و تا نزدیکی معدهاش بالا میآیند. نوزاد کولیکی گاهگاهی بازوهایش را به اطراف باز میکند، پشت خود را خم میکند، به گردنش قوس میدهد و پاهایش را به اطراف پرت میکند و شیرجه رفتن دیوانهواری را مجسم میسازد. پس از تسکین درد، کودک معمولاً به خواب عمیقی فرو میرود.
به خود پیچیدن و گریههای بیامان ناشی از حملات کولیک، غالباً پدر و مادر را بیتاب و ناشکیبا میکند. هر حمله کولیک، چند دقیقه تا یکی دو ساعت به طول میانجامد و چندین بار درد قطع و مجدداً شروع میشود. برخی به اشتباه معتقدند که حملات کولیک به هنگام صبح که کودک و پدر و مادر استراحت کردهاند، اتفاق نمیافتد. معمولاً حمله کولیک در عصر یا اوایل شب که پدر و مادر کاملاً خسته هستند، شروع میشود. معتقدان به کولیک بعدازظهر، ادعا میکنند: «کودک که هیجانات زیادى را در طول روز تحمل کرده در اوایل شب، نگرانىها و فشارهاى روحى و جسمى را به یکباره تخلیه مىکند و خود را رها مىسازد.» تفاوت کودک کولیکی با کودکی که صرفاً به علت ناآرامی میگرید، در شدت و ضعف گریه آنها است. پزشکان کودکانی را مبتلا به کولیک میدانند که علائم زیر در آنها وجود داشته باشند:
– طغیان گریه تسکینناپذیر بدون هیچگونه علامت فیزیکی از درد.
– شروع درد و ناراحتی از سه هفته اول تولد.
– دردها، سه ساعت در روز، سه روز در هفته و بالاخره سه هفته به طول میانجامد.
– نوزادان سالم و کامل هم به این بیماری مبتلا میشوند.
اینها مشخصات بیماران کولیکی هستند که البته ممکن است در بیماران مختلف، متفاوت باشد و حتی در یک بیمار مشخص هم روزبهروز در علایم تغییراتی ایجاد شود.